توضیحات کامل :

پاورپوینت آشنایی با نوروسایکولوژی در 23 اسلاید بسیار زیبا و قابل ویرایش آماده ارائه با اسلایدشو با فرمت  pptx و رعایت تمامی استانداردهای زبان فارسی

 

فهرست مطالب

مقدمه

تعریف نوروسایکولوژی و تمایز آن از دیگر رشته‌ها

تاریخچه نوروسایکولوژی

سنجش نوروسایکولوژیک

تمایز نوروسایکولوژی از دیگر رشته‌ها

 

بخشی از متن

مقدمه

نورو به معنای عصب و سایکولوژی به معنای روانشناسی است؛ بنابراین ترکیب نوروسایکولوژی را می‌توان به‌صورت عصب‌روانشناسی ترجمه کرد. در برخی متون به آن روانشناسی عصب‌نگر نیز گفته شده است. از ترکیب دو کلمه نورو و سایکولوژی می‌توان حدس زد که رشته نوروسایکولوژی تمرکز عمده‌اش بر مغز و رفتار است. ازاین‌رو نوروسایکولوژی را می‌توان به‌عنوان مطالعه رابطه مغز و رفتار تعریف کرد. درواقع هدف نوروسایکولوژی فهم ارتباط و تأثیر مغز بر روی رفتار است. اگرچه انسان همیشه به رابطه مغز و رفتار علاقه داشته است اما علم نوروسایکولوژی علم نسبتاً جدید و جوانی است. رویکردهای قدیمی در نوروسایکولوژی بررسی رابطه بین آسیب موضعی یک منطقه‌ی مغز و نقایص روان‌شناختی بود اما امروزه، نوروسایکولوژی در حال تغییر چارچوب‌های روش‌شناختی و نظری است به‌منظور فهمیدن نحوه کار مغز و روان است.

تعریف نوروسایکولوژی و تمایز آن از دیگر رشته‌ها

نوروسایکولوژی یکی از تخصص‌های روانشناسی است که رابطه بین مغز و رفتار را مطالعه می‌کند. نوروسایکولوژی، رشته‌ی گسترده‌ای است با زیرشاخه‌های مختلف که عبارت‌اند از:

نوروسایکولوژی آزمایشی (مطالعه روابط بین مغز و رفتار در غیر انسان‌ها)، نوروسایکولوژی شناختی (مطالعه شناخت (تفکر) بهنجار در انسان‌ها)، نوروسایکولوژی رفتاری (ترکیبی از نظریه‌های رفتاری و اصول نوروسایکولوژیکال)، و نوروسایکولوژی بالینی (مطالعه روابط بین مغز و رفتار در انسان‌ها). زمانی که یک پزشک درخواست تست‌های نوروسایکولوژی می‌دهد معمولاً یک نوروسایکولوژیست بالینی این ارزیابی را انجام می‌دهد.

در اکثر موارد، نوروسایکولوژیست‌های بالینی، هم در روانشناسی بالینی و هم در نوروسایکولوژی آموزش دیده‌اند. نقش اصلی نوروسایکولوژیست بالینی ارزیابی عملکرد شناختی در افرادی است که صدمه مغزی دیده‌اند یا به آن مشکوک هستند. عملکردهای شناختی آن‌هایی هستند که فرد برای پردازش محرکهای دریافتی بیرونی و درونی استفاده می‌کند. درواقع آن‌ها رفتارهای آشکار را ارزیابی می‌کنند و معتقدند که این رفتارها اطلاعاتی درباره عملکرد یکپارچه سیستم عصبی مرکزی فراهم می‌کنند.

در اکثر اختلال‌های روان‌شناختی آسیب موضعی مغز به‌ندرت مشاهده می‌شود. ازاین‌رو چالش اصلی این حوزه فهم رفتار نابهنجار در قالب ناکارآمدی پردازش اطلاعات است. به نظر می‌رسد فرآیند ناکارآمد پردازش اطلاعات نسبت به آسیب‌های مغزی موضعی ارتباط بیشتری با رفتارهای نابهنجار دارد. به‌صورت تاریخی، نقش نوروسایکولوژیست‌ها تلاش برای تشخیص افتراقی بین روان‌پریشی‌های ارگانیک (عضوی) و کارکردی بوده است.

و ...